ایران اکازیون:اگر به نجوم علاقمند باشید، قطعا یکی از موضوعات موجودات فرازمینی خواهد بود و برایتان این سوال پیش می آید که آیا ما در این کیهان عظیم تنها هستیم؟ برای پاسخ به این سوال اخترشناسان با استفاده از چندیدن شاخه علمی در قالب یک پروژه به نام جستجوی هوش فرازمینی- ستی(SETI) به دنبال سیگنالهای مخابره شده از آنها در فضا می پردازند. یک سری رادیوتلسکوپ های جدید در شمال کالیفرنیا در حال ساخت می باشند، که می توانند در پیدا کردن موجودات هوشمند فرازمینی به ما کمک کنند.
به گزارش بیگ بنگ، جستجوی هوش فرازمینی حدود ۵۰ سال پیش کلید خورد، زمانی که دو فیزیکدان آمریکایی به نامهای “جوزپه کوکونی” و “فیلیپ موریسون” در ارتباط با چگونگی استفاده از امواج مایکروویو برای برقراری ارتباط میان ستارهای مقالهای در مجله علمی نیچر منتشر نمودند. تقریبا در همان زمان یک اخترشناس آمریکایی جوان به نام فرانک دریک، نیز به طور مستقل، به همان نتایج کوکونی و موریسون، دست یافت. او در سال ۱۹۶۰، رادیوتلسکوپ ۲۸ متری گرین بنک که در غرب ویرجینیا قرار دارد، را به طرف دو ستاره خورشید مانند چرخاند تا بتواند به جستجوی امواج مایکروویو که از طرف موجودات هوشمند فرازمینی(ET) مخابره شده، بگردد. اگر چه دریک در این کار که اصطلاحا پروژه اوزما(Ozma)، نام داشت، هیچ موج مایکروویوی پیدا نکرد، اما او موفق شد توجه دیگر ستارهشناسان را به این موضوع جلب کند.
در سال ۱۹۶۱، دریک اولین کنفرانس ستی را در جهان برگزار نمود، که در آن کنفرانس، دانشمندانی از سراسر جهان گردهم آمده بودند تا میزان احتمال وجود موجودات هوشمند فضایی را ارزیابی کنند. در اوایل دهه ۱۹۷۰، مرکز پژوهشی ایمز ناسا، که در منطقه مونتین ویوی کالیفرنیا قرار دارد، گروهی از دانشمندانی که عضو ناسا نبودند، را جمع کرد تا آنها یک مطالعه امکانسنجی بر روی روشهای جستجوی مورد استفاده در پروژه سایکلوپ را ارزیابی کنند، آنها گزارشی خوشبینانه در مورد احتمال برقراری ارتباط با موجودات فرازمینی ارائه نمودند. بسیاری از کارهایی که امروزه در زمینه جستجوی موجودات هوشمند فرازمینی انجام می شود، براساس یافتههای پروژه سایکلوپ می باشد.
در پایان دهه ۱۹۷۰، مرکز پژوهشی ایمز و آزمایشگاه پیشرانش جت ناسا(JPL) که در پاسادنای کالیفرنیا قرار دارد، چند پروژه تحقیقاتی برای جستجوی هوش فرازمینی تعریف نمودند. تعدادی از دانشگاهها نیز چند پروژه در این زمینه برای خود تعریف کردند. در سال ۱۹۸۸، مقامات ناسا در نهایت برنامههای ارائه شده توسط محققان خود در خصوص جستجوی موجودات هوشمند فرازمینی را پذیرفتند و برای این طرحها بودجههایی اختصاص دادند. چهار سال بعد، این مشاهدات آغاز شد، اما پس از گذشت مدت کوتاهی از آغاز این مشاهدات، کنگره امریکا این پروژه را به دلیل مسئله کاهش بودجه لغو کرد. این کاهش بودجه شامل ساخت برخورد دهنده عظیم ابر رسانا(SCC) نیز گردید. برخورد دهنده عظیم ابر رسانا، یک شتاب دهنده ذرات غولپیکر بود که می توانست قدرتمندترین شتاب دهنده ذرات جهان باشد. پروژه ساخت آن پنج میلیارد دلار هزینه داشت اما ستی تنها یک دهم درصد بودجه ناسا را مصرف می نمود؛ یعنی فقط ۵ سنت از مالیات سالیانه هر فرد مالیات دهنده آمریکایی.
این امواج از همان نوع امواجی هستند که در مایکروفرها از آنها استفاده می شود. ستارهها مقدار زیادی تابش مرئی و دیگر انواع امواج الکترومغناطیسی را از خود منتشر می کنند، اما در کل کهکشان ما میزان امواج مایکروویو تقریبا صفر است؛ که این مسئله باعث می شود این نوع امواج، برای برقراری ارتباط بین موجودات هوشمند فرازمینی، امواج ِ مناسبی باشند. میزان امواج مایکروویو در فضا، تقریبا صفر است اما یک استثنا در این مورد وجود دارد. ابرهای هیدروژنی مقدار فراوانی امواج مایکروویو با فرکانس ۱۴۲۰ مگاهرتز را در فضا منتشر می کنند. محققان معتقدند که این فرکانس به صورت یک نشانه کیهانی عمل خواهد کرد، بنابراین مایل هستند که فرکانسهایی نزدیک به این فرکانس، که به میزان کمتری وجود دارند، می گردند.
اولین تماس با یک تمدن فرازمینی چگونه انجام خواهد شد؟
دانشمندان در کارهای تحقیقاتی فعلی خود در زمینه یافتن موجودات فرازمینی، تنها به دنبال سیگنالهایی هستند که فرکانس آنها در بازۀ بسیار کوچکی قرار دارد. این باۀ فرکانسی به قدری کوچک است که هیچ پدیده طبیعی نمی تواند چنین سیگنالی را تولید نماید. اخترشناسان می دانند که اگر آنها سیگنالی دریافت کنند که بازۀ فرکانسی آن کمتر از حدود ۳۰۰ هرتز باشد (یعنی اختلاف بزرگترین و کوچکترین فرکانس موجود در این سیگنال کمتر از ۳۰۰ هرتز باشد)، باید به صورت مصنوعی تولید شده باشد، چرا که طبیعت نمی تواند سیگنالهایی که بازه فرکانسی آنها تا این حد کوچک باشد را تولید نماید. محققان اطمینان دارند که جستجوی آنها بیهوده نیست و قطعا جایی در کیهان وجود دارد که موجودات هوشمند در آنجا زندگی کنند.
زمانی که فرانک دریک اولین کنفرانس ستی را برگزار نمود، نخستین گام را در رابطه با اندازهگیری احتمال ِ وجود موجودات هوشمند فرازمینی، در کهکشان راه شیری برداشت. نتیجه این کار شکلگیری «معادله دریک» بود؛ معادله دریک یک فرمول ریاضی است که با استفاده از کمیتهایی مربوط به کیهانشناسی، زیستشناسی، فناوری و جامعهشناسی، تعداد تمدنهای فرازمینی موجود در کهکشان راه شیری را پیشبینی می کند. طبق محاسبات دریک، در کهکشان راه شیری، میلیونها تمدن فرازمینی، می تواند وجود داشته باشند.
پس از آنکه کنگره آمریکا بودجه پژوهشی ستی ناسا را قطع کرد، فرانک دریک، موسسه ستی را ایجاد نمود. این موسسه که برای پژوهش دربارۀ جستجوی موجودات فرازمینی میباشد، سازمانی است که بودجۀ آن از طریق منابع غیر دولتی تامین می شود. در آن زمان، فعالیت اصلی ستی بر روی انجام پروژه ققنوس متمرکز شده بود. در این پروژه ۱۰۰۰ ستاره خورشید مانند که همۀ آنها بیش از ۲۰۰ سال نوری با زمین فاصله دارند، مشخص شدند تا بر روی تک تک آنها تحقیق و بررسی شود. در این پروژه بازۀ فرکانس امواج مایکروویو به دو میلیارد کانال(بازه) یک هرتزی تقسیم شد و متخصصان در هر یک از این بازههای یک هرتزی، به دنبال یک سیگنال قوی غیر منتظره گشتند، این مشاهدات در سال ۱۹۹۵ آغاز شد.
در این پروژه، ابتدا از رادیوتلسکوپ ۷۰ متری پارکز، که در نیو ساوت ولز واقع شده است، استفاده می شد؛ ولی بعدها مشاهدات این پروژه با استفاده از رادیوتلسکوپ غولپیکر ۳۰۰ متری آرسیبو که در پورتوریکو قرار دارد، انجام شد. در سال ۱۹۹۸، رادیوتلسکوپ لاول که در رصدخانه جودرل بانک بریتانیا قرار دارد و سومین رادیوتلسکوپ بزرگ هدایت شونده جهان به حساب می آید، نیز به این پروژه اضافه شد. نقش رادیوتلسکوپ لاول در این پروژه، تعیین این مسئله بود که امواجی که احتمالا توسط رادیو تلسکوپ آرسیبو دریافت خواهند شد، آیا توسط انسان به وجود آمدهاند یا توسط موجودات هوشمند فرازمینی؟ پروژه ققنوس پس از ناکامی در یافتن هر نوع سیگنالی که وجود موجودات هوشمند فرازمینی را در قسمتی از کهکشان راه شیری که ما در آن قرار گرفته ایم، در سال ۲۰۰۴ به کار خود پایان داد.
هرچه قدرت یک تلسکوپ بیشتر باشد، مساحت منطقهای در آسمان که تلسکوپ می تواند آنجا را مساحی کند، کمتر می شود. پروژۀ ققنوس از قدرتمندترین رادیوتلسکوپهای جهان استفاده می کرد و می توانست بخشهای بسیار کوچکی از آسمان را به منظور دریافت امواج مایکروویو رصد نماید. موسسه ستی، در حال حاظر، در حال کار بر روی یک پروژه جدید به نام آرایه آلن(ATA) می باشد، که نامش از روی یکی از بنیانگذاران شرکت مایکروسافت یعنی “پل آلن”، که برای اجرایی شدن این پروژه ۲۵ میلیون دلار خرج کرد، گرفته شده است. پروژه آلن مجموعهای از ۳۵۰ دیش رادیویی ۶ متری مرتبط به هم می باشد که در رصدخانه هت کریک قرار دارند. رصدخانه هت کریک، در ۴۵۰ کیلومتری شمال شرق سان فرانسیسکوی کالیفرنیا واقع شده است.
وقتی این دیشهای رادیویی با یکدیگر ترکیب شوند، می توانند قدرتی به اندازۀ قدرت رصد یک تلسکوپ رادیویی ۱۰۰ متری به دست آورند. علاوه بر این، این دیشها قابل چرخش و هدایت هستند و این مسئله باعث می شود آنها بتوانند بخش بزرگی از آسمان را رصد نمایند؛ در حالی که بخش اعظم رصدهای پروژه ققنوس، توسط آرسیبو، که یک رادیوتلسکوپ ثابت و غیرقابل چرخش است، استفاده شد. این پروژه قادر خواهد بود سیگنالهای حاصل از موجودات فرازمینی را از فاصله ۱۰۰۰ سال نوری از کره زمین تشخیص دهد. این عدد پنج برابر بیشتر از میزان همین کمیت در پروژه ققنوس می باشد. هم اکنون، آرایه تلسکوپی آلن با استفاده از ۴۲ دیش رادیویی، در حال رصد آسمان و جمعآوری اطلاعات (به منظور دریافت امواج مایکروویو حاصل از فرازمینیها) می باشد.
برای یافتن موجودات هوشمند فرازمینی، همیشه نیاز به استفاده از تلسکوپهای بسیار حرفه ای و صرف میلیونها دلار بودجه نیست. با استفاده از تلسکوپهای ضعیفتر که طبیعتاً میدان دیدشان از تلسکوپهای قوی وسیعتر است، می توان بخش بیشتری از آسمان را رصد نمود. البته طبیعتاً میزان دقت و وضوح این تلسکوپها، کمتر از تلسکوپهای قوی است که میدان دید کوچکتری دارند و جستجوی دقیقتر امواج مایکروویو مربوط به موجودات هوشمند فرازمینی، با استفاده از آنها، در موسسه ستی، انجام می گیرد. استفاده از تلسکوپهای ضعیفتر و دارای میدان دید وسیعتر، کاری است که ستی لیگ، برای یافتن امواج مایکروویو فرازمینیها در پیش گرفته است. این کار پروژه DIY SETI (خودت موجودات هوشمند فرازمینی را جستجو کن) نام گرفته است. ۱۵۰۰ اخترشناس آماتور و حرفهای از ۶۲ کشور جهان، عضو ستی لیگ می باشند. هر کدام از این اعضا دارای یک رادیوتلسکوپ و یک کامپیوتر برای تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از رصدهای خود می باشند.
هر یک از این اعضای آماتور ستی لیگ از یک دیش رادیویی ۳ تا ۵ متری، که البته با توجه به استانداردهای جهانی خیلی قوی نیستند، استفاده می نمایند. مدیران ستی لیگ، این پروژه را رهبری و مدیریت می کنند و منطقهای از آسمان را که هر یک از اعضا باید رصد کنند، تعیین می کنند. هدف این پروژه رصد کل آسمان است. اگر چه دستیابی به این هدف، نیاز به استفاده یک میلیون تلسکوپ در حد تلسکوپ آرسیبو دارد، دانشمندان ستی لیگ، امیدوارند تنها با استفاده از ۵۰۰۰ رادیوتلسکوپ ضعیف آماتوری، به این هدف دست یابند. مزیت این روش نسبت به روشی که تنها به دنبال یک چیز خاص (مانند طیف خاصی از امواج مایکروویو) می گردد، این است که با این روش ممکن است بتوان نشانههای حیات احتمالی موجود در سیاره هایی که به دور از ستارههای دور دست می چرخد و ما ممکن است از وجود آنها آگاه نباشیم، تشخیص داد.
بررسی یک سیگنال مشکوک
در سال ۱۹۷۷، یک جستجوگر موجودات هوشمند فرازمینی، که در رصدخانه رادیویی ایالت اوهایو کار می کرد، یک سیگنال قوی یافت و آن را چاپ کرد و روی کاغذی که آن را چاپ کرد، با خطی درشت نوشت: (واو!) از آن پس این سیگنال به نام سیگنال (واو!) معروف شد. این سیگنال، که ابتدا بعنوان سیگنالی از طرف موجودات فرازمینی انگاشته شد، هرگز تکرار نشد و لذا این قضیه که این سیگنال واقعاً مربوط به موجودات فرازمینی بوده یا نه هیچگاه ثابت نشد. البته در سال ۲۰۱۷ گروهی از محققان این سیگنال قوی را به عبور دو دنباله دار در نزدیکی زمین نسبت دادند و حتی در آن زمان افرادی معتقد بودند این یک تداخل رادیویی است. سیگنال واو!
سیگنال واو! در تاریخ ۱۵ آگوست ۱۹۷۷ ثبت شد. یکها، دوها و سهها نشان دهنده نویز ضعیف پس زمینه است. حروف، به ویژه آنهایی که به انتهای حروف الفبا نزدیک هستند، نشان دهنده سیگنال قوی تر می باشند. عبارت “۶EQUJ5” از بالا به پایین خوانده می شود و نشان می دهد که سیگنال از “۶” به “U”، قبل از کاهش دوباره به “۵”رو به افزایش است.
کدهای رایانهای که در تصویر بالا دورشان خط کشیده شده است، نشانگر یک سیگنال رادیویی کوتاه ولی خیلی قوی هستند. این سیگنال دیگر هرگز دیده نشد. با همۀ اینها در سال ده سال گذشته از آن اتفاق در سال ۱۹۶۷، دو دانشمند محقق انگلیسی به نامهای “جاسلین بل” و “آنتونی هویش” که حتی به دنبال موجودات فرازمینی نمی گشتند، برای مدت کوتاهی تصور کردند، که فرازمینیها را یافتند. آنها یک سری پالسهای رادیویی دریافت کردند که به طور نامنظم تکرار می شد، یعنی در حدود هر یک ثانیه یک بار در فضا منتشر می شدند این محققان به خاطر همین نظم فکر کردند، احتمالا این سیگنالها توسط یک موجود دارای عقل و شعور ایجاد شده باشد. اما حقیقت خیلی هیجانانگیز نبود. البته با این وجود، یافتن حقیقت این مسئله، خود باعث کشف یک کشف مهم شد. بل و هویش، به جای فرازمینیها، یک تپ اختر را برای اولینبار کشف کرده بودند. یک تپ اختر در حقیقت یک ستاره نوترونی است که با سرعت می چرخد و تششعاتی از خود در فضا منتشر می کند.
برای برقراری ارتباط با فرازمینیها، مجموعهای از دستورالعملها وجود دارند که باید آنها را رعایت نمود. اول آنکه گروهی که مدعی هستند سیگنالی که از طرف موجودات هوشمند فرازمینی پیدا کردهاند، باید ثابت کنند این ادعای آنها، بهترین توضیح و توجیه در خصوص منبع آن سیگنال می باشد. در مرحله بعدی، یافتههای این گروه برای بررسی دقیقتر، به چند ستارهشناس دیگر داده شود و از آنها خواسته شود ادعای مطرح شده توسط این اخترشناسان را بررسی کنند (یعنی یا این ادعا را رد و یا آن را تایید کنند). اگر ادعای مطرح شده تایید شود این خبر را به اداره مرکزی تلگرافهای نجومی اتحادیه بینالمللی ستارهشناسی (که این خبر را به اخترشناسان سرتاسر جهان اطلاع خواهد داد) و همچنین دبیر کل سازمان ملل متحد اعلام شود. مطبوعات نیز پس از مدت کوتاهی از این خبر مطلع شوند. سپس این سیگنال باید به مدتی طولانی، به طور مداوم تحت نظارت قرار گیرد و فرکانس آن نیز توسط قانون بینالمللی حفاظت گردد. اما آیا ما در آن هنگام، برای موجودات فرازمینی پاسخی خواهیم فرستاد؟
حقیقت این است که ما حدود ۱۰۰ سال است که سیگنالهای تلویزیونی و رادیویی در فضا پراکنده کردهایم. هر تمدن فرازمینی که حداکثر ۱۰۰ سال نوری از زمین فاصله داشته باشند و حساسیت تجهیزات تشخیص دهنده امواج رادیویی آن به اندازه کافی زیاد باشد، تاکنون باید به وجود ما پی برده باشد. البته تمام امواجی که در فضا پراکنده می شود، مربوط به رادیو و تلویزیون نیست. در سال ۱۹۷۴ یک سیگنال از طرف رادیوتلسکوپ آرسیبو به خوشه ستارهای کروی به نام M13 ارسال شد این سیگنال حاوی اطلاعاتی درباره منظومه شمسی و حیات در روی کره زمین بود. با این حال این خوشه، ۲۵ هزار سال نوری با ما فاصله دارد؛ بنابراین برای دریافت پاسخ از سوی موجودات هوشمند فرازمینی احتمالی در این خوشه ستارهای باید تا ۵۰ هزار سال دیگر منتظر بمانیم.
با تمام اینها هنوز افرادی هستند که معتقدند اگر آنها وجود می داشتند مطمئنا باید تاکنون آنها را می دیدیم و یا افرادی هستند که معتقدند فرازمینیها در سالهای خیلی گذشته در زمین بودهاند و اکنون نیز متوجه حضور ما هستند. اگر این گونه باشد خیلی تعجبآور است که چرا در حال حاظر خودشان را به ما نشان نمی دهند؟ با مشاهدۀ عظمت کیهان بسیار مشکل است که بخواهیم قبول کنیم که ما تنها موجودات جهان هستی هستیم، در واقع در این جا دو مسئله به وجود می آید: در این کیهان نامتناهی ما تنها هستیم و به غیر از ما هیچ تمدن دیگری در این کیهان نامتناهی وجود ندارد و مسئله دوم: ما در این کیهان تنها نیستیم و فقط در کهکشان راه شیری و دیگر نقاط کیهان میلیونها تمدن پیشرفته وجود دارد هر دو مورد پیشرو در یک حد ترسناک هستند. باید ببینیم در آینده وجود فرازمینیها به طور قطعی اثبات می شود و یا خیر؟
نویسنده: امیرمهدی زمانی/ سایت علمی بیگ بنگ
منابع بیشتر:
فیزیک و جهان ما نوشته پائول پارسونز