ایران اکازیون:سالهاست سازمانهای فضایی همچون ناسا و اسا با صرف هزینههای نجومی تلاش میکنند سرنخهایی درباره آنچه «حیات بیگانه» یا «حیات فرازمینی» عنوان میشود به دست آورند، اما شاید راز حیات بیگانه در زمین نهفته باشد.
به گزارش جام جم، طراحی و ساخت پیشرفته ترین سیستم های اکتشافات فضایی از جمله کاوشگرها و تلسکوپ های قدرتمند نمود بارز چنین نگرشی است. با این حال کم نیستند گروه هایی که برای دستیابی به چنین سرنخ هایی همیشه به آن بالا فکر نمی کنند. عقیده بر این است که زمین در دل خود رازهای کشف نشده حیرت انگیزی دارد که با کشف آنها پرده از نوعی حیات برداشته خواهد شد که با آنچه برای ما آشناست، تفاوت چشمگیری دارد.
این روزها ناسا هم در فضا و هم روی زمین به دنبال کشف سرنخ هایی درباره اشکالی از حیات است که به آن «حیات بیگانه» گفته می شود. البته بسیاری ترجیح می دهند از عنوان «حیات فرازمینی» استفاده کنند، اما بیگانه یا فرازمینی، هرچه باشد نه تنها در نگاه اول هیجانی غیرقابل انکار در دل خود دارد بلکه از منظری دیگر برای دانشمندان از اهمیت خاصی برخوردار است. آنها فکر می کنند با کشف احتمالی چنین سرنخ هایی از وجود نوعی خاص و البته متفاوتی از حیات آگاه خواهند شد که می تواند راز بزرگ چگونگی ایجاد حیات را برای همیشه برملا کند.
بتازگی گروهی از محققان جوان به سرپرستی یکی از دانشمندان ناسا راهی یکی از قدیمی ترین مناطق آتشفشانی در پارک ملی آتشفشان «لاسن» آمریکا شده اند. آنها در خلال بررسی های خود وارد دهانه این آتشفشان قدیمی و غیرفعال شده اند تا نمونه برداری های جالب توجهی انجام دهند. نکته مهم این که دمای سنگ ها در زمانی که آتشفشان فعال بوده تا ۲۴۰ درجه فارنهایت نیز می رسیده که برای ادامه حیات گونه های شناخته شده شرایطی غیرقابل تحمل را رقم می زند، با این حال محققان موفق شدند ردپای گونه های میکروبی را پیدا کنند که در چنین دمایی توانایی ادامه حیات داشته اند، گونه هایی که ۳.۵ میلیارد سال پیش ساکن زمین بودند. تفاوت قابلیت ادامه حیات در میان این گونه های حیاتی دانشمندان را امیدوار می سازد که نه تنها در خارج از اتمسفر، بلکه در دل سنگ های زمین نیز بتوان سرنخ هایی درباره شکل دیگری از حیات پیدا کرد.
درک چنین سرنخ هایی می تواند به زیست اخترشناسان در دستیابی به تصوری روشن تر از حیات احتمالی و اشکال آن در دیگر سیارات از جمله مریخ کمک شایانی کند. گرچه سال هاست از پایان مدت زمان تعریف شده مأموریت مریخ نورد «کنجکاوی» می گذرد اما همچنان این سیاره مرموز را شخم می زند و همزمان گروه های تحقیقاتی روی زمین در جبهه ای دیگر و به شکلی دیگر به این هدف نزدیک می شوند.
در سال های اخیر شمار گروه هایی که برای یافتن نشانی از شکل متفاوتی از حیات زمین را جستجو می کنند افزایش چشمگیری یافته است که این نشان از اهمیت این موضوع در میان دانشمندان زیست اخترشناس دارد. حتی شمار دانشمندانی که معتقدند برای پیدا کردن چنین سرنخی، به جای فضا بهتر است زمین را جستجو کنیم افزایش قابل توجهی داشته است. آنها بر این باورند که شاید ما حتی هم اکنون نیز زمین را با گونه های حیاتی «ناآشنا و غریبه» شریک باشیم. یکی از شناخته شده ترین نقاطی که این دانشمندان برای یافتن سرنخ های مورد نظر به آن اشاره می کنند بیابان و صخره های فرسوده است. همواره این پرسش مطرح می شود که درخشندگی خاص سنگ ها در این نواحی ریشه در چه عواملی دارد؟ ثابت شده که وجود لایه هایی از منگنز، آرسنیک و سیلیکا موجب درخشندگی خاص سنگ ها در بسیاری از نواحی بیابانی جهان می شود. بیابان آتاکاما در شیلی، موجاوی در کالیفرنیا و نقاط دیگری از این قبیل نمونه های بارزی از این لایه های شگفت انگیز به شمار می آید. وجود این لایه های شگفت انگیز که طیف رنگی قرمز و نارنجی دارد، ظاهری درخشنده به این بیابان ها می دهد.
این نکته که درخشندگی آنها دقیقا به چه دلیل به وجود می آید هنوز بر زمین شناسان پوشیده است هرچند مطالعات گسترده ای در این زمینه انجام شده است. نظریه های متعددی مطرح شده که براساس اکثر آنها چنین درخشندگی عجیبی به واسطه واکنش های شیمیایی شکل می گیرد که طی هزاران سال روی داده و حتی شاید ناشی از فرآیندهای اکولوژیکی باشد که هنوز جوابی برای آن پیدا نشده است، اما در دل جوابی که در نهایت ارائه می شود احتمالا سرنخ هایی درباره اشکال دیگری از حیات نیز وجود خواهد داشت.
پروفسور کارل کلند، از دانشگاه کلرادو نگاه متفاوتی دارد. او باور دارد درخشندگی این نوع بیابان ها ریشه در دنیای زیستی غیرقابل مشاهده ای دارد. کارل می گوید: این احتمال وجود دارد که زمین فقط متعلق به ما و حیاتی که می شناسیم، نباشد. به بیان دیگر احتمالا ما در کنار گونه هایی از میکروب ها زندگی می کنیم که ساختار شیمیایی آنها کاملا متفاوت با شناخته های ماست.
فرضیه های هیجان انگیز
اما ایده هیجان انگیز دیگری نیز مطرح است. فرض کنیم به سرنخ هایی دست یابیم که نشان دهد در زمین تنها نیستیم و در کنار گونه های میکروبی ناشناخته و کاملا متفاوت با تصوراتمان زندگی می کنیم. در این صورت چرا باید بپذیریم که چنین اشکالی از حیات فقط در زمین وجود دارد؟ اگر فرضی که پیشتر مطرح شد حقیقت داشته باشد باید این انتظار را داشته باشیم که حیات بیگانه همچون زمین در گوشه و کنار کهکشان ها نیز وجود داشته باشد و این همان نظریه هیجان انگیزی است که پاول دیویس از دانشگاه آریزونا مطرح می کند: اگر حیاتی که به آن «بیگانه» گفته می شود در زمین هم وجود داشته باشد پس باید تصور کرد جهان مملو از چنین اشکالی از حیات است.
وجود احتمالی حیات بیگانه نکات دیگری را هم به همراه دارد. برخی دانشمندان از عنوان «حیات در سایه» برای توصیف این گونه حیات احتمالی استفاده می کنند و معتقدند با وجود تمام پیشرفت هایی که در عرصه اکتشافات فضایی صورت گرفته هنوز زمان آن فرا نرسیده که از مرزهای زمین خارج شویم. به عقیده آنها در حالی که انبوهی از کاوشگرهای فضایی در منظومه شمسی مشغول به کار هستند ما هنوز دانش چندان زیادی درباره زمینی که روی آن زندگی می کنیم در اختیار نداریم. همزمان این نکته مطرح می شود که ابزارهای اکتشافی ویژه جستجو در زمین هنوز برای بررسی ریشه حیات شناخته شده در سیاره مادر ناقص است حال آن که قرار است از آنها برای کشف و بررسی حیات بیگانه احتمالی نیز استفاده شود!
بسیاری از دانشمندان معتقدند احتمالا حیات در زمین بیش از یک شکل دارد؛ حیات استاندارد شبیه ما و دیگر موجوداتی که می شناسیم و حیات غریبه یا همان بیگانه. همه ریزارگانیسم هایی که تاکنون در زمین کشف شده از ساختار زیستی مشابه ما انسان ها برخوردار است: پروتئین هایی که از حداکثر ۲۰ آمینو اسید ساخته شده و کد ژنتیک DNA که فقط از چهار پایه شیمیایی تشکیل شده است: آدنین، کایتوسین، گوانین و تایمین. اما نکته مهم اینجاست که حدود صد آمینواسید و شمار زیادی پایه در طبیعت وجود دارد. دانشمندان فکر می کنند در گذشته این احتمال وجود داشته که اشکال مختلفی از حیات با ساختار زیست شیمیایی بسیار متفاوتی نسبت به ما ساکن زمین بوده است، اما نکته مهم تر این است که شاید هنوز هم برخی از آن گونه ها در عصر کنونی نیز حیات داشته باشند.
«ناکامی علم» عنوانی است که برخی محققان در استفاده از آن برای توصیف تلاش های بشر در کشف سرنخ هایی از حیات بیگانه در زمین جرأت به خرج داده و از آن استفاده می کنند. این که تاکنون پیشرفت های علمی نتوانسته توضیحی در این خصوص ارائه کند تا حدودی گیج کننده است. تاریخ طبیعی زمین همواره مورد مطالعه دانشمندان قرار داشته و از ابعاد گوناگونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. حال این پرسش مطرح می شود که به فرض وجود حیات بیگانه ـ هرچند در حد ریزارگانیسم ـ چرا تاکنون نشانی از آن پیدا نشده است؟ کلند پاسخ قانع کننده ای برای این پرسش دارد. او می گوید: روش هایی که ما برای شناسایی ریزارگانیسم های شناخته شده تا به امروز به کار گرفته ایم مبتنی بر ساختار زیست شیمیایی انسان هاست. بنابراین ناتوانی آنها در شناسایی ریزارگانیسم های ناشناخته تا حدودی قابل قبول است.
منابع: astrobiology.nasa , popsci / مترجم: مهدی پیرگزی