ایران اکازیون:چیزی که تصور میشد درخشان ترین ابرنواخترِ دیده شده است، شاید در واقع آخرین نالههای یک ستاره به هنگام فرو رفتن در کام یک سیاهچاله بوده است.
در ماه ژوئن سال ۲۰۱۵ نقطه ی روشنی در داده های “پیمایش خودکار سراسر آسمان برای ابرنواخترها” (ASASSN) که به طور پی در پی بخشهای یکسانی از آسمان را در جستجوی نورهای گذرا میکاود دیده شد. بررسیهای بعدی نشان دادند که این نور ۲۰۰ برابر پرانرژیتر از بیشتر ابرنواخترها و ۲۰ برابر درخشانتر از کل بروندهی کهکشان راه شیری بود. ابرنواخترها نشانگر مرگ خشونتبار ستارگانی هستند که در خود میرُمبند و منفجر میشوند. این پدیدهها به عنوان گونهای از درخشانترین و پرانرژیترین اجرام کیهان شناخته میشوند. اخترشناسان در آغاز گمان کردند آن درخشش که ASASSN-15lh نامیده شد از یک ابرنواختر فراتابناک بوده- درخشانتر از بیشتر ابرنواخترها، ولی پدیدهای نه چندان نامعمول و شگفتانگیز که گاهی به نام فرانواختر هم شناخته میشود.
ولی مدت کوتاهی پس از کشف این پدیده، تلسکوپ فضایی هابل و تلسکوپ فضایی پرتو گامای سویفت آن را با جرییات بیشتری بررسی کردند. این نور در آغاز مانند یک ابرنواختر معمولی رو به خاموشی رفت. ولی حدود سه ماه بعد، درخشش فرابنفش آن شدت یافت و پنج برابر نیرومندتر شد و سپس به مدت چهار ماه تغییری نکرد. در همین زمان، در طیف مرئی ناپدید شد. به گفتهی کریشتف استانک، یابندهی این جرم از دانشگاه ایالتی اوهایو، این چیزی نامعمول بود: «اگرچه ابرنواخترها گاهی در اثر برهمکنش با گازهایی که پیش از انفجار از ستاره پس زده شده بود دوباره درخشان میشوند، ولی ویژگیهای این تابش گازی نشان میدهد که آنچه در اینجا رخ داده این نیست.»
پیتر براون از دانشگاه اِی اَند اِم در کالج استیشن تگزاس، دادههای سویفت و هابل را بررسی کرد و او هم توضیح چیستی ASASSN-15lh را دشوار دانست. وی میگود: «این مانند هیچ ابرنواختری که تاکنون دیدهایم نیست، و به هیچ یک از رویدادهای از هم پاشیدگی کِشندی که که تاکنون شناختهایم نیز شباهت ندارد. این در هر صورت یک جرم افراطی است.»
امیدی تازه
اکنون، یک گروه دیگر از پژوهشگران توضیح تازهای ارائه دادهاند. به نظر یورگوس للوداس از بنیاد علوم وایزمن، این انفجار درخشان هر چه بوده یک ابرنواختر نبوده، بلکه ستارهای بوده که توسط یک سیاهچالهی چرخان پاره پاره شده است. چند نشانه به یک سیاهچالهی سریع-چرخان اشاره میکنند، از جمله تغییرات دمای جرم، ابرهای گاز باردار پیرامون آن، و جایگاه آن در مرکز یک کهکشان پیر و از کار افتاده (غیر فعال). گروه للوداس میگویند شواهدی از تابش هیدروژن و هلیم یافتهاند، چیزی که نشان ویژهی غذا خوردن یک سیاهچاله است.
نویسندگان این پژوهش نوشتهاند: «چرخش سریع و جرم بالای سیاهچاله میتوانند درخشش شدید این رویداد را توضیح دهند.» براون میگوید او به عنوان یک پژهشگر ابرنواختر، امید به ابرنواختر بودنِ این رویداد داشت ولی توضیح للوداس قانعش کرد. وی میگوید: «پیش از این، نظریهی سیاهچاله رد شده بود زیرا سیاهچاله میبایست برای ایجاد یک از هم پاشیدگی کشندی، بسیار بزرگ باشد. این سیاهچاله میبایست ستاره را یکجا بلعیده باشد. اما چنانچه یورگوس در پژوهشنامه توضیح داده، اگر این سیاهچاله به اندازهی کافی سریع میچرخیده، یک ستاره با سرعتی ویژه میتوانسته پیش از آن که به کام سیاهچاله فرو رود، از هم پاره پاره شود.»
استانک میگوید هنوز متقاعد نشده، هرچند که دلیل این گروه برای کنار گذاشتن نظریهی ابرنواختر را میپذیرد. وی میگوید: «ولی من هنوز هم فکر میکنم بیشتر مانند یک ابرنواختر بوده.» استانک اذعان میکند نه سناریوی سیاهچاله و نه سناریوی ابرنواختر خرسند کننده نیستند- ولی در پایان میتواند توضیح خوبی داشته باشد. وی میگوید: «نتیجهای که میگیریم اینست که باید چشممان را برای چیزهای واقعا شگفتانگیز باز نگهداریم. هر آن ممکن است چیزی ناشناخته روی دهد، و همین چیزهاست که دانش ما از اخترفیزیک را بالا میبرد.» جزئیات بیشتر این پژوهش در arxiv.org منتشر شده است.
سایت علمی بیگ بنگ / منبع: newscientist.com ، برگردان: ۱star-7skies