ایران اکازیون:ستاره ی کاملی را تصور کنید که به درون یک تکینگی گرانشی سیاهچاله فرو می افتد. چیزی با جرم فوق العاده زیاد و حجم اندک، که حتی نور از کشش آن نمی تواند فرار کند. چیز عجیبی نیست که این پدیده ها تعجب ما را جلب کرده اند…
سیاهچاله در واقع جایی ” نمی رود”. اصلا “چاله” ای به معنای واقعی وجود ندارد. آنها دوایر سیاه سنگینی هستند که با محدوده ی گرانشی غیرقابل تصور در فضا وجود دارند. با اشیایی که به رنگ سیاه هستند، آشنا هستیم، مانند آسفالت یا پیراهن مشکی که روزی آن را پوشیده ایم. رنگ سیاهچاله ها از آن چیزی ما تصور می کنیم متفاوت است. آنها سیاه هستند چون که حتی نور، سریع ترین پدیده در جهان، نتوانسته است از گرانش باورنکردنی آنها جان سالم به در برد. اجازه دهید بحث را با به کار بردن کمی تشبیهات ادامه دهیم. تصور کنید که فیلی را بر دوش دارید؛ بهتر است حتی تصور کنید که بدن فیل را مانند یک لباس پوشیده اید. اکنون از روی مبل بلند شوید و راه بروید. این همان حالتی است که اگر جاذبه ی زمین پنجاه برابر شود؛ روی می دهد. اگر جاذبه ی محیط اطراف مبل شما تا نزدیک سطح ضعیف ترین مقدار ممکن ِ گرانش در یک سیاهچاله افزایش می یافت؛ میلیاردها برابر قوی تر از وزن آن فیلی می شد که داخلش گیر افتاده اید.
به این دلیل که زمان در حوالی افق رویداد سیاهچاله منحرف می شود، افرادی که از جهان خارج نظاره گر هستند شاهد سقوط آهسته ی شما به طرف سیاهچاله خواهند بود. در عالم فرضیات، در نظر کسانی که از خارج شاهد سقوط شما هستند بی نهایت زمان برای جذب کامل شما به سیاهچاله نیاز است. حتی فوتون هایی که بازتاب دهنده ی فرم جدید بدن شما هستند تا جایی انبساط خواهند یافت که سرخ تر و سرخ تر شوید و سرانجام تدریجا رنگ ببازید.
خیلی بد است؛ اما خبر خوب این است که مرگی سریع و دردناک برای شما و سفینه فضایی تان رغم خواهد خورد. بنابراین اگر برنامه ای برای سفر به سیاهچاله داشتید، شدیدا توصیه می شود که تجدید نظر کنید. این راه مناسبی برای سفر به نقطه ی دیگر در جهان یا ارتقا به سطح هوشیاری بالاتر نیست. چیزی در آن سو جز مرگ و تجزیه شدن به اتم هایتان وجود ندارد. اگر می خواهید از این طریق به بُعد دیگری فرار کنید؛ به جای این سفر مرگبار، خواندن یک کتاب خوب و علمی را به شما توصیه می کنیم.
ترجمه: اصغر مرتضایی / سایت علمی بیگ بنگ
منبع: universetoday.com